سفارش تبلیغ
صبا ویژن

با سلام. بعد از14 سال به ارزش واقعی کتب تاریخی خود که حاصل4 سال تحصیل در دانشگاه شیراز در فاصله زمانی1372 تا1376 بود، پی بردم. و اما ماجرا: تصمیمی در خصوص ادامه تحصیل در رشته تاریخ در مقاطع بالاتر نداشته و تمامی فکر و ذکرم معطوف به رشته جدید یعنی حقوق بوده و آن هم اگه خدا  بخواهد در سطوع ارشد و بالاتر. به همین دلیل تصمیم بر فروش کتاب های تاریخی خود( نه صرفاً به دلیل مادی بلکه به دلیل فضای کم جهت نگهداری. با توجه به خرید کتب جدید) که حدوداً 35 جلد کتاب می شد گرفتم. آن هم کتاب های کمیاب و شاید در برخی منابع نایاب. به سمت کتابفروشی سر خیابان محل سکونت خود در شهر بوشهر رفتم و عنوان داشتم قصد فروش کتاب هارا دارم. خریدار پس از نگاه کردن سطحی کتاب ها که به نظر می رسید آشنایی چندانی با آنها ندارد ، اعلام داشت همگی را 5 هزار تومان می خرم. به وی گفتم تمامی کتاب ها را در پلاستیک بگذار و خودم نیز به کمک وی پرداختم. پس از آن ، خطاب به وی گفتم : ای کاش زودتر به فکر فروش افتاده بودم. چرا که زودتر به ارزش کتاب هایم پی می بردم و این مدت یعنی 14 سال غافل از این موضوع بوده ام. در ادامه به وی گفتم کتابخانه کوچکی تهیه و همگی کتاب ها را در آن نگهداری و هر سه یا چهار ماهی تنها به آنها خیره شده و از دیدن آنها لذت می برم و یا اینکه به رسم امانت به دوستان می دهم و این کار بهتر از فروش آنها به ارزش 5 هزار تومان می باشد و شما با این کارتان درس بزرگی به من دادی.  از ایشان تشکر کرده و راهی منزل شدم. "آری زندگی قصه همان یخ فروشی است که بهش گفتند فروختی. گفت نخریدند تا تمام شد. پس قدر لحظه لحظه زندگی خود را بدانیم .





تاریخ : یکشنبه 90/9/6 | 10:11 عصر | نویسنده : بنارانه | نظرات ()
.: Web Themes By Akj :.